ارسال
شده توسط مهدی.ا... در 88/10/17 10:9 صبح
دستی به ضریح مهربانی زده ام
قفلی به لب از غم نهانی زده ام
خرسندم از این که چون کبوتر با دوست
حرفی به زبان بی زبانی زده ام
دستی به ضریح مهربانی زده ام
قفلی به لب از غم نهانی زده ام
خرسندم از این که چون کبوتر با دوست
حرفی به زبان بی زبانی زده ام